اگر درست حساب می کردم


معلم پیر ریاضی در کنار خیابان ایستاده بود. جوانی با BMW جدید جلوی معلم ترمز کرد. گفت :آقا معلم‌ بفرمایید بالا برسانمتان. 

گفت :شما؟ 

گفت: منم فلانی، فلان سال شاگرد شما بودم. 

گفت: آهان یادم اومد. ریاضی‌ات که خیلی ضعیف بود، چطوری تونستی همچی تیپ و تاپی به هم بزنی؟ 

گفت: هیچ چی، یه جنس می خرم ۱۰ تومان، ده درصد می کشم روش می فروشم ۴۰ تومان.

معلم گفت: بازم که غلط حساب کردی! ۱۰ درصد بکشی روش میشه ۱۱ تومان. گفت: آقا معلم! اگر قرار بود مثل شما درست حساب کنم که الان باید مثل شما منتظر اتوبوس می‌ایستادم!!

به کدام پدرسوخته فحش داده ام؟!

درس آخر کهانت!!

داستانک سقراط !

درس آخر کهانت!! قصه های شهر هرت/ قصه هفتاد و یکم

فریب پوپولیستی قصه های شهر هرت/قصه هفتاد و سوم

دغدغه های هردمبیل قصه های شهر هرت / قصه هفتاد و دوم

فریاد حلال،حلال!! قصه های شهر هرت / قصه هفتاد و چهارم

معلم ,حساب ,درست ,تومان ,آقا ,روش ,درست حساب ,گفت آقا ,مثل شما ,  گفت ,حساب می

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

متد هاي بازيگري را يا بگيريد آستان مقدس امامزاده عمادالدین (ع) سایت شخصی حجت الاسلام عظیم تواضعی مطالب اینترنتی بیا برا خرید honar-daar-khane پاورپوینت کتاب آزادی انسان شهید مطهری 50004 به وبلاگ روستای اكبرآباد ميانه خوش آمديد faarshadB