داستانک سقراط !


     مرد، سرنوشت سقراط را که خواند آهی کشید و گفت :  

اگر مردم آتن می فهمیدند چه کسی را از دست داده اند تا امروز گریه می کردند.
   گفتم : آن ها هنوز این کار را می کنند.
مرد با تعجب پرسید : سقراط کشتن هنوز ادامه دارد ؟ 

گفتم : بله ! 

مرد گفت : چه کسانی این کار را می کنند؟  

گفتم : خدایانی که تفکر آتنی دارند. 

مرد این جمله را چند بار تکرار کرد و گفت : 

آن ها در آتن زندگی می کنند؟ 

گفتم : در همه جای دنیا هستند حتی .! 

مرد گفت : یعنی! 

گفتم : بله !
هرکجای دنیا که خورشید دانایی باشد
،این خفاش ها هستند.


ابوالحسن اکبری
@akbari958


به کدام پدرسوخته فحش داده ام؟!

درس آخر کهانت!!

داستانک سقراط !

درس آخر کهانت!! قصه های شهر هرت/ قصه هفتاد و یکم

فریب پوپولیستی قصه های شهر هرت/قصه هفتاد و سوم

دغدغه های هردمبیل قصه های شهر هرت / قصه هفتاد و دوم

فریاد حلال،حلال!! قصه های شهر هرت / قصه هفتاد و چهارم

گفتم ,سقراط ,  ,مرد ,ها ,داستانک ,این کار ,کار را ,را می ,مرد گفت ,و گفت

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

گاه نوشت های حسین ارومیه چی ها Download انجمن مدیریت پروژه پردیس newmiiind قالب پاورپوینت برای ارائه علم کده کاکتوس ایمن ارتباط 41525 جديدترين قايق كاغذي همسفران نمایندگی شمس